آهنگ “سادیسم” اثری از هیپاپولوژیست است و داستان درون این آهنگ درباره خاطرات و تجارب گذشته و سبک زندگی جوانی است. متن این آهنگ إحساسات و تجربیات پویا و قشنگ هیپاپولوژیست در دوران جوانی را بیان میکند. از خیابانها و دوستان تا مدرسه و سبک زندگی ماجراجویانهاش، مواردی نظیر مواجهه با مشکلات و سختیها و همچنین نیرویی برای رسیدن به آرزوها و خواستهها را توصیف میکند. با بیان تجربههای خود، هیپاپولوژیست با موسیقی و شعور خود، به تعبیری شخصی و قدرتمند به فرهنگ رپ و خود را در آن متصل میکند. این آهنگ با استفاده از الفبای شهر و متغیرهای آن، یک شور و هیجان برانگیز است و احساس بیان واقعی هیپاپولوژیست را به ارمغان میآورد.
متن دیس هیپاپولوژیست به شایع
بوب بوب
یو، وات؟
یو
[ورس یک]
اَ وقتی میکردم آمپول بازی
تا اولین منع تعقیبِ قاضی
همیشه اَ خودم بودم راضی
که نمیرقصیدم به هر سازی
سبقت بگیرم از سمت راست
میزنم ترمز، میزنی بوق
با ابو الفضل از مغا زه دل و د زدی میک ردیم 4 لی تر د وغ
اون موقع سنمون بودش شیش هفت
چهاربار تا آخر رفتم هیتمن
پیستون چپ تیم ملی، نیکبخت
فحش میدادم میذاشتنش نیمکت
هم دست میشدم با دختر خالم
خالی میکردیم جیب بابامو
نود گرفتم اَ فابریک شایان
چون دبستان خالی کرد زیر پامو
ترم سه توو چایی –
ریختم خاکه وینستون آبی
غروب پا آویزون دَم پنجره
دستم سی جی آبی رکابی
حدوداً ترم دو سه بودم
عاشقه لبِ صدا دار، توو جمع
بگی آشغال نریزید کف هودم
فوت میکنم تووی صورت دودم
متن دیس هیپاپولوژیست به شایع
کلاسا رو میپیچوندم مرداد
صبح میخوابیدم تا غروب خوش خواب
سر میز غذا بزنی زر
پَس کلت خُرد میکنم بشقاب
هم کلاسیم بهم گفت واسه کشتیش
گوششو بکنم مُشتیش
گذاشتمش لای یه در آهنی
یجوری بستم، گفتن کشتیش
کره زمین میرفت رو به گَرمی
ولی از نود و سه اومد برف
بچه هر چقدر هم نستی باشه
باید یاد بگیره بشوره ظرف
ولی آشغالو از پنجره پرت
میکنم بیرون اَ ده به بعد
انداختم گردن همسایه
تهش از همه خواست معذرت
دکی مریض کیه؟ ایشون
میگن پانچ نزن با آندراج
خودم چهلستون، بچه بیستون
هر بار ا ین د ر و داف ا من و م یبین ن
میگن جانی سینز میشه کیتون؟
حالا اسکلا بهم میگن دیوونه
یه چی بنویس بزنم بیرون
یه زمان کف شهر نبود مایه
برام کامنت میومد فایر
میگن چرا با رپکنا بدی
باو * توو دریل شایع